قافــــ با

داداش ِ الفبا

قافــــ با

داداش ِ الفبا

یه روز میرم موندگار میشم.منتظر نباشین

بدرقه میکنن که بری.وقتی رفتی فقط منتظر میمونن که برگردی تا استقبال کنن

سفر یا گــا،فرقی نمیکنه

حسین 26 دی 1391 ساعت 23:42
0 نظر

طرح ِ خودسازی

دست به دست خود میدهم، میرَوَم به فکر

تا خویشتن ِ خویش کنم آباد

حسین 26 دی 1391 ساعت 23:18
0 نظر

قربونت برم وبلاگم :((((

توو اوج تخمی بودن فقط تو به دادم رسیدی.

یه روزی جبران میکنم :*** 

حسین 26 دی 1391 ساعت 23:12
0 نظر

آگهی استخدادم

به یک درکر جهت شنیدن حرفها و درک کردن نیازمندیم
حسین 26 دی 1391 ساعت 23:06
0 نظر

یادگاری

یادگاری از آدمی که اوج ِ بی احساسی رو داره تجربه میکنه.

هیچی

حسین 26 دی 1391 ساعت 22:58
0 نظر

+زمان

آقامون (گفته اسمشو نگم که ریا نشه) میگه:

تو گذشت یاد بگیر منم خوار گاییدنُ


راست میگه.منم همینکارو میکنم.

خطاب به زمان: تو گذشت یاد بگیر من خوار گاییدنُ!


پیر شدم رفت...

حسین 26 دی 1391 ساعت 19:57
0 نظر

عابربانک،هیچکس نمیتونه جای تورو بگیره

وقتی احساس تنهایی کردی برو وایسا توو صف عابربانک! اینجوری همه بهت توجه میکنن و منتظرن کارت رو انجام بدی.اینجوری میتونی کمبود محبت و کمبود توجهت  رو جبران کنی

والا

حسین 26 دی 1391 ساعت 19:39
0 نظر

خودتو بمن نچسبون

یا 

من او ما شما آنها تو

یا

تو او ما شما آنها من




حسین 26 دی 1391 ساعت 19:22
0 نظر