قافــــ با

داداش ِ الفبا

قافــــ با

داداش ِ الفبا

تنگ گونه نوشتم چون در تنگنا قرار داشتم

مطمئنم اگه از تنهایی در بیام از احساس تنهایی درنمیام

این حس ِ لامصب منو وابسته ی خودش کرده

مرکز ترک ِ احساس تنهایی نداریم؟؟

من معتاد شدم

خونوادم هنوز نفهمیدن چون نمیزارم چشمام تابلو شه

تو هم اگه اینجوری هستی سعی کن گریه نکنی،توو خونه میفهمن معتاد شدی

هر شب قبل خواب باید تنهایی بکشم وگرنه بدن درد میگیرم نمیتونم بخوابم

از شانس بد خونمون هم بالکن نداره سیگار دود کنم.شاید خونمون میدونه که من سیگار نمیکشم

خونه خوبه که میفهمی.حالا اگه بالکن نداری لا اقل بغل داشته باش بازکن


چی؟؟ آهان راست میگیا 


خونه راست میگه من الان توو دلش جا دارم.خیلی وقته خودمو توو دلش جا کردم.

خونه میای با هم باشیم؟ 

میدونم قبول نمیکنی چون تو توو دل من جا نمیشی


اه اه چه دخترونه شد نوشته ها

 میدونی چیه اصن خونه؟ ما تورو خریدیم.اگه عشق واقعی بودی خودتو نمیفروختی

تا حالا چند نفرو توو دلت جا دادی؟

مهمون حبیب ِ خداست؟ بیخود میکنی توو دلت جاش میدی

گریه کن آره

همینی که هست

دلگرم که میشی فکر نکن همینجوری شده

نه

من بخاری رو روشن کردم

بخاری هم میتونه کیس مناسبی باشه،پشتم بهش گرم ِ

بخاری گرمای وجودتو احساس میکنم

بغلی بغلی :)

آخ... سوختم که.بی جنبه


بعد از این همه نگاه کردن به اطرف فهمیدم خونه و تمام وسایلش با نگاه عجیبی دارن منو میبینن

آره داداش من تنهام.

این وسایل برقی ها چه شاخ شدن جدیدن

قبض برقو خودم ندادم دادم بهتون اونوقت میفهمین چه وقت باید روشن بشین چه وقت خفه

خواننده تا اینجاش اومدی اگه بهم گفتی دیوونه حرفتو پس بگیر وگرنه دیگه نمینویسم.

خب  اگه خوندی از اینجا برو چون من تنهایی میکشم میترسم معتادت کنم.اگه معتاد هستی بازم برو بیرون چون اینجا پاتوق و مکان ِ منه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد